مطلب ارسالی به وبگاه مردمی خوزستان چه خبر ؛ یکشنبه ۹۴/۹/۲۹ روزیست که قرار بود نظام صنفی و منابع طبیعی شادگان همایشی تحت عنوان مدیریت بحران اب و مدیریت جهادی اقتصاد مقاومتی (ببخشیــــــــــد اسمش خیلی طولانی بود) برگزار کند ، همایش برگزار شد . . صبح روز همایش وقتی بیدار شدم ، گفتم که بالاخره بعد از سالها حرکتی مهم در شادگان قرار است اتفاق بیافتد و شاید بتوانیم بحران اب کشور یا حداقل بحران شادگان را حل کنیم.!
. . سرانجام مهندس حاج اقای اسدی مرد زحمت کش ، مرد روزهای سخت و دلسوز اب آمد ، وقتی دیدم ماشینی که از آن پیاده شد دودی بود ، تو دلم گفتم 50 درصد مشکل بی آبی شادگان امروز حل شده است .
بدو ورود مهندس اسدی یک شاعر محترم هوسه ای (یزله) آن هم هوسه به زبان فارسی (1) گفت و گوسفند نا قابلی جلوی پای ایشان فدا کردند.
خلاصه خودمونی بگم :
رفتیم تو بازم جاتون خالی مجری بایک قصیده درد ناک از وضع شادگان شروع کرد ، جو خیلی احساسی شده بود ، قصیده اینقد موثر بود که اقای اسدی با اینکه چیزی ازش نفهمید (چون عربی بود قصیده) چشاش اشک بار شد و متاثر شد . .. . منم حقیقتش متاثر شدم (البته نه به خاطر قصیده!) خب کاری به سرود ملی نصف و نیمه که پخش شد هم نداریم . .
بگذریم . . .
رئیس اصناف با عذر خواهی گویا برا سخنرانی اماده نبود و گفت نمیخوام جلوی اساتید بزرگوار سخنرانی کنم ! (...)
اما یه حرکت زشت و غیر اخلاقی اتفاق افتاد نمیدونم بگم یا نگم!
ولی باید بهتون بگم
خوشبختانه حجت الاسلام شیخ مجید ناصری نژاد نماینده سابق مجلس مهمون این برنامه بود که بعد بعضی از اشخاص او را ممنوع الورود کردند که همایش را تحت تاثیر قرار داد و وضع متشنجی ایجاد شد . . ولی . . بالاخره اومد تو و نشست (دمش هم گرم)
البته چه اشکال داره ، اونم مثل من نوعی اومده استفاده کنه . . بازم بگذریم . .
اینجا بود که استاد اسدی رفتن بالا دارن با صدای بلند از شادگان و خوزستان دفاع میکنند . .
خیلی سخت و مشکل بود چرا که ایشون با زبان فارسی دارن سخنرانی میکنن ولی اکثر مهمونا متوجه نمیشن . . (منظورم اهانت نیس) چون اکثرا اقایون کشاورز اومدن و احتمالا زبان فارسیو نمیدونن..
به لحظات حساس رسیدیم . .
خب الان داره بحث انتخاباتی میشه افرین استاد اسدی خوب اومدی داره از پارتی و اینا حرف میزنه.استاد شرمندت شدم واقعا خوب میگی ..
اینایی که نیومدین بذار بگمتون ..شادگانیا(بعضی ها) تو رو خدا فکر های طائفه ای رو بذارید کنار خیلیا دارن ضربه میبینن هیچوقت فکر نکنید بدون همدلی و وحدت میشه پیشرفت کرد (استاد اسدی گفتن) .من که اعصابم خراب شد چون دست رو دلم گذاشت. ودرد همه رو تو چند جمله گفت . . خلاصه گفت و گفت و گفت رسید به حق خوری های مسؤلین کلان و بی توجهیشون از درد مردم عرب.
خوزستان از فقر بعضی کشاورزا (همه ی حرفهای تاثیر گذار) خب همین الان یه اتفاق زشت ترافتاد .یه کاندید دیگ اومد (xx) ولی کسی مانع حضورش نشد چون ویزا داشت ! بازم اعصابم خراب شد .... (هسه احرگ الصالون) یکمی داشتم از حرفای استاد استفاده میکردم و نتیجه های خوبی میگرفتم ولی سخنرانیش تموم شد !
چرا اخه پس . . ! ؟ مطرح کردن مشکلات کو ؟! راهکار ها کو ؟! چکار کنیم ؟! ما اب از کجا بیاریم ؟! در کل همه چی گفت بجز این موارد .
اسدی نشست . . ولی چشمتون بد نبینه خدا اون روزو نیاره یکی از حضار استاد اسدی رو به چالش کشاند (انگار مسؤل کم ابی استاده) انگار استاد (....) هیچی نمیگم ... و اسن قبیل حرفا !
فرصت سو استفاده پیش اومد برای یکی از کاندیدا و شروع به سخنرانی پایین تریبون! (متواضعه دیگه) حرفهای قلمبه و بزرگ ب دیگر کاندید زد خب طبیعیه که اون کاندید تحمل نمیکنه دیگه وضع متشنج بدتری شد وبه همین سادگی همایش خراب شد
(در واقع کاندید تو کاندید شد)
یه ضرب المثل هم داریم اینجا میشه به کار برد ولی بازم نمیگم .من به عنوان دانشجو رفته بودم استفاده کنم...چه استفاده ای کردم . . خب دیگ تموم شد مشکل اب هم حل شد.
(شوخی کردیم باور نکنید! - تحقیق کنید)
سامی عامری وجمعی از دانشجویان رشته کشاورزی ومنابع طبیعی دانشگاه پیام نور شادگان
(1) ورژن جدید هوسه به زبان فارسی
